Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش روز سه شنبه ایرنا، مردم بسیاری از نقاط لبنان، سوریه، مصر،  اردن و فلسطین اشغالی که نسبت به سایر کشورهای منطقه خلیج فارس مسیحیان بیشتری در آن‌ها زندگی می‌کنند، در حالی که شیوع ویروس کرونا مشکلات اقتصادی، گرانی،  فقر و بیکاری را در این کشورها افزایش داده است از برگزاری اجتماعات و جشن برای عید میلاد و سال نو میلادی منع شده‌اند و به انتظار واکسن کرونا برای رهایی از این بیماری نشسته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

پایگاه اطلاع رسانی النشره لبنان با ارائه گزارشی از حال و هوای این روزهای این کشور که از مشکلات شدید اقتصادی رنج می‌برد، نوشت : در حالی که خیابان‌های برخی از نقاط این کشور توسط شهرداری‌ها تزئین شده است اما برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، مردم از برگزاری جشن و اجتماعات منع شده‌اند ضمن اینکه گرانی‌های تحمیل شده به آن‌ها در پی شیوع این بیماری، بسیاری از خانواده‌ها را از برگزاری جشن معمول مراسم عید محروم کرده است. 

امسال، الگوی جدیدی توسط اسقف منطقه «صیدا» برای انجام فعالیت‌های مختلف و جشن‌های میلاد مسیح در نظر گرفته شده و جایگزین جشن ها شده است و آن اینکه در کلیساها صندوق کمک‌های مادی و غیر نقدی برای کمک به خانواده‌های بی‌بضاعت و نیازمند که به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از ویروس کرونا دیگر قادر به جشن گرفتن نیستند راه‌اندازی شده است و پیام آن این است که در شرایط سخت بی‌سابقه آسایش خود را با دیگران تقسیم کنیم.   

 «ایلی حداد» اسقف اعظم کلیسای «صیدا» و « دیر القمر» با بیان اینکه عید همچنان عید باقی می‌ماند و جشن‌های آن معنوی و اخلاقی است و هیچ بیماری و متغیری نمی‌تواند این رسوم را تغییر دهد، می گوید : برخی از متغیرهای اعمال شده برای برگزاری جشن‌های میلاد و سال نو به منظور حفظ سلامتی ما و دیگران است.  

وی افزود: امسال هیچ کس را مجبور به برگزاری جشن و روشن نگه داشتن درخت کریسمس نمی‌کنیم تا از اجتماعات جلوگیری شود.  

اسقف اعظم کلیسای کاتولیک صیدا و دیر القمر لبنان با بیان اینکه ما می‌خواهیم کرونا را شکست دهیم و درختان کریسمس فقط در میادین شهرها برپا می‌شود، افزود: آیین‌های مقدس و دعاها بدون نمازگزاران و از طریق پخش مستقیم انجام می‌شود و با این کار ما می‌خواهیم کرونا را شکست دهیم تا او ما شکست ندهد و سنت‌های ما را از بین نبرد و ما دعا می‌کنیم که سال آینده از این اپیدمی رهایی یابیم. 

اسقف «حداد» ابراز امیدواری کرد که این عید نقطه عطفی برای ساخت لبنان جدید باشد . ما یک لبنان جدید می‌خواهیم که مبتنی بر گفتگو و همگرایی باشد و بتواند از ثروت و قدرت خود محافظت کند.  

وی افزود: لبنان جدید را نمی‌توان بدون نشستن پشت یک میز گرد و همفکری و گفتگو ساخت و بدون آن نمی‌تواند دولتی تشکیل داد که برای برون رفت از بحران‌های مستمر که زندگی شهروندان را آزار می‌دهد، راهکار داشته باشد. 

این اسقف لبنانی ادامه داد: مسئولان باید شجاع باشند و به خطاها و شکست‌های خود اعتراف کنند و از گروههای خودخواه، فرقه‌ای و مذهبی دوری کنند و به سمت منافع عمومی بروند و این بخشی از روح و پیام عید خواهد بود. 

وی افزود: با فرقه گرایی، تعصبات مذهبی و جناح‌بندی نمی‌توانیم یک کشور را بسازیم بلکه برای ساخت یک کشور باید از این چشم پوشی کنیم. 

بسیاری از شهرداری‌ها امتداد روستاهای شرقی صیدا، ابتدای هلالیه، برامیه و عبرا، میدان مجدلیون، صالحیه، بقسطا ، المیه، میه ، عین الدلب، القریه ، مغدوشه و طنبوریت را تزئین کرده‌اند و اقدامات قاطعی برای عدم برگزاری جشن‌ها انجام داده‌اند.  

 «جورج سعد» سرپرست شهرداری البرامیه می‌گوید: جشن‌ها به دلیل همه گیری کرونا برگزار نمی‌شود اما تزئینات انجام خواهد شد ضمن اینکه ما نسبت به سال گذشته هزینه‌های کمتری را برای این تزئینات انجام دادیم زیرا می‌خواهیم که شادی و امید را با هم بکاریم.  

 «رئیف یونان» شهردار مغدوشه که از مناطق مختلف لبنان برای زیارت زیارتگاه "بانوی منطره " به این شهر می‌آیند و با روشن کردن شمع و دعا، آرزوهای خود را از خداوند طلب می‌کنند، گفت: امسال به رغم اینکه لبنان شرایط دشواری را از نظر شیوع بیماری کرونا و مشکلات اقتصادی تجربه می‌کند اما این شهر بدون برگزاری جشن‌ها برای عید میلاد تزئین شده است زیرا ما می‌خواهیم امید را در بین مردم گسترش دهیم.  

در شهر صیدا نیز  مانند سال‌های گذشته، شهرداری به نماد «همزیستی، همگرایی و پیروزی»   درخت عظیم کریسمس را در تقاطع "ایلیا" برافراشته است و برخی از تجار، بازارها و مغازه‌های خود را تزئین کرده‌اند. 

سوریه اولین کشور عربی که جشن‌های میلاد و کریسمس را ممنوع اعلام کرد

سوریه از دیگر کشورهای عربی منطقه است که مسیحیان زیادی در آن زندگی می‌کنند و هر سال با برگزاری جشن‌هایی به استقبال سال نو میلادی می‌روند اما امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا مقامات این کشور هرگونه برگزاری اجتماعات و جشن به مناسبت عید میلاد و کریسمس را در این کشور ممنوع اعلام کرده‌اند و از مردم خواسته‌اند برای جلوگیری از شیوع کرونا و حفظ سلامت شهروندان از اجتماعات دوری کنند.  

شبکه «بی بی‌سی عربی» در گزارشی با اشاره به اینکه سوری‌ها معمولاً کریسمس و سال نو میلادی را همانند بسیاری از نقاط جهان با برگزاری گردهمایی و کنسرت جشن می‌گیرند افزود: با این وجود به دلیل اپیدمی کرونا، امسال دولت سوریه تصمیم به ممنوعیت برگزاری کنسرت‌ها گرفت که این امر موجب نارضایتی برخی از هنرمندان سوری شد. 

با اینحال بسیاری از مسیحیان سوریه گفته‌اند که تصمیم دولت برای حفظ سلامتی شهروندان اتخاذ شده است و همه باید به این تصمیم احترام بگذارند.  

مقامات محلی در سوریه برخی از خیابان‌های مسیحی نشین را با درخت کریسمس تزئین کرده و به استقبال سال نو میلادی رفته‌اند.       

 حال و هوای متفاوت مصر در آستانه سال نو میلادی 

درخت کریسمس یکی از بارزترین نشانه‌های جشن مصر در سال نو میلادی است و همیشه در آستانه سال نو مغازه‌ها و خیابان‌های اصلی با این نماد تزئین می‌شود و در مناطق و شهرهای مختلف جشن برگزار می‌شود اما امسال فضای مصر بسیار متفاوت از گذشته است زیرا کرونا برگزاری جشن‌ها و اجتماعات را محدود کرده است.  

روزنامه مصری الیوم با اشاره به اینکه کرونا بر اقتصاد مصر و شهروندان مصری تاثیر گذاشته است، نوشت: مسیحیان مصر نیز مستثنی از این تاثیر نیستند و این موضوع فروش اسباب بازی، عروسک‌های بابانوئل و درخت کریسمس که در نمایشگاهها و مغازه‌ها عرضه می‌شد را تحت تاثیر قرار داده است.  

این روزنامه اضافه کرد: بسیاری از فروشگاه‌های تجاری در قاهره و سایر استان‌ها که اسباب بازی‌های زینتی و درختان کریسمس می‌فروشند شاهد رکود قابل توجه فروش این وسایل هستند و به رغم اینکه خانواده‌های مسیحی مصر برای برگزاری جشن‌های خانگی کریسمس آماده می‌شوند اما بیماری همه گیر کرونا بر جنب و جوش آن‌ها تاثیر منفی گذاشته و فروش محصولات نیز نسبت به سال قبل کاهش چشمگیری یافته است. 

این روزنامه با اشاره به اینکه مسئولان بهداشتی برای مقابله با کرونا به شهروندان برای بیرون رفتن از خانه و سرگردانی در بازارها هشدار داده‌اند و ساعات کار نیز کاهش یافته است، افزود : با این وجود شاهد تقاضای خرید هدایا به ویژه در شهر قاهره هستیم. 

 «برکات صفا» معاون رئیس بخش کودکان و تجهیزات دفتری اتاق بازرگانی قاهره گفت که این فصل به دلیل ضعف قدرت خرید شهروندان و تعهد آن‌ها به بار مالی خانواده هایشان که ممکن است نسبت به  هدیه‌های کریسمس در اولویت باشد، شاهد کاهش فروش لوازم مرتبط با کریسمس هستیم. 

جاسر الحباک صاحب یکی از شرکت‌های هدیه و اسباب بازی گفت که فروش این کالاها به دلیل ضعف قدرت خرید مردم و بسته شدن هتل‌ها و رستوران‌ها به دلیل کرونا و از رونق افتادن گردشگری به عنوان یکی از مهمترین عوامل فروش و بازار، شاهد کاهش فروش هدایا و اسباب بازی در آستانه سال نو میلادی جدید نسبت به سال گذشته هستیم. 

عید میلاد در فلسطین و غزه با محدودیت‌های شدید کرونایی  

مسیحیان فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی و غزه به دلیل شیوع کرونا امسال برای برگزاری عید میلاد و کریسمس با محدودیت شدید مواجه هستند.  

مقامات دولتی در غزه اجتماعات در مکانهای بسته و باز را ممنوع اعلام کرده‌اند و  همچنین مقررات منع رفت و آمد شبانه و تعطیلی گسترده جمعه و شنبه هر هفته را اعمال می‌کنند. 

بیشتر جشن‌های مسیحیان در نوار غزه محدود به برگزاری مراسم «قداس» در کلیساها است اما بنا به اعلام مقامات غزه امسال ممکن است کلیساهای این منطقه به دلیل شیوع بیماری کرونا و به منظور حفظ سلامت ساکنان درهای خود را بر روی مسیحیان ببندند.  

سُهاد صیدم (۴۳ ساله) یکی از ساکنان غزه که در کار تولید ماسک است به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفت: قصد دارد با تولید ماسک‌هایی که بر روی آن‌ها نمادهای کریسمس تزئین شده است، فضایی جدیدی را برای مسیحیان فلسطین به وجود آورد تا این مناسبت را جشن بگیرند.  

وی با اشاره به اینکه ماسک‌هایی که او تولید می‌کند در نوار غزه و کرانه باختری فروخته می‌شود، افزود: به دلیل شیوع کرونا اقدامات سختگیرانه‌ای در غزه  و کرانه باختری حکمفرما است و مسیحیان امسال نمی‌توانند همانند سال‌های گذشته با برگزاری اجتماعات عید میلاد و کریسمس را جشن بگیرند.    

وی توضیح داد که تاکنون حدود ۲۰۰ عدد از این نوع ماسک‌ها در غزه فروخته است در حالی که تعداد ماسک‌های فروخته شده در کرانه باختری به ۵۰۰ عدد رسیده است و دلیل آن این است که آمار مسیحیان غزه کمتر از کرانه باختری است. 

بر اساس اعلام منابع مسیحی، طی دهه‌های گذشته آمار مسیحیان در نوار غزه کاهش یافته و به حدود ۸۵۰ نفر رسیده است اما در کرانه باختری از جمله بیت المقدس تعداد آن‌ها به حدود ۴۰ هزار نفر می‌رسد. 

برچسب‌ها ویروس کرونا سوریه لبنان آسیای غربی مصر سال نو میلادی فلسطین

منبع: ایرنا

کلیدواژه: ویروس کرونا سوریه لبنان آسیای غربی مصر سال نو میلادی فلسطین ویروس کرونا سوریه لبنان آسیای غربی مصر سال نو میلادی فلسطین اخبار کنکور برگزاری جشن ها میلاد و کریسمس سال نو میلادی کرانه باختری دلیل شیوع درخت کریسمس ویروس کرونا عید میلاد خانواده ها اسباب بازی ماسک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۴۴۲۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان: ایران در حمله به اسرائیل به کشورهای منطقه هم هشدار داد، هم اطمینان خاطر/ تهران قواعد درگیری با تل آویو را بازتعریف کرد/ همسایگان عربی ایران به دنبال موازنه و مفاهمه با تهران خواهند بود/ توانمندی موشکی ایران

پایگاه خبری جماران - سارا معصومی : بیش از دویست روز از آغاز جنگ در غزه می گذرد و در حالی که خبرهای امیدوارکننده ای درباره موافقت حماس و اسرائیل برای توقف جنگ به گوش نمی رسد هر روز منطقه غرب آسیا یک قدم به گسترش دامنه جنگ نزدیک تر و باز در سایه تحرکات چندجانبه دیپلماتیک از آستانه آن باز می گردد. زنجیزه تشدید تنش میان ایران و اسرائیل که با حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق آغاز شد ظاهرا فعلا در یک نقطه متوقف شده و دو طرف ترجیح دادند که سطح تنش را افزایش ندهند.

با حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان درباره یکی از تبعات کمتر پرداخته شده این تنش که تاثیر آن بر معادله های فی مابین ایران و کشورهای همسایه عربی و به تبع آن رابطه این کشورها با آمریکا و اسرائیل است، گفت و گو کردیم:

در چند روز گذشته از حمله های متقابل جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل آنچه که به آن کمتر توجه شده، تاثیر این تحولات جدید بر کشورهای منطقه بخصوص همسایگان ایران است. ما می دانیم که برخی از این کشورها چه عربی و چه غیرغربی تا پیش از 7 اکتبر رابطه خود با اسرائیل را عادی سازی کرده بودند یا در مسیر آن بودند. پس از آغاز جنگ غزه نیز هر چند موضع شفاهی این کشورها در محکومیت اسرائیل تند و تیز بود اما در رابطه فعلی و یا اراده آنها برای رابطه با اسرائیل در آینده خلل جدی ایجاد نشد. در چنین فضایی فکر می کنید حمله مستقیم ایران به اسرائیل، جدا از میزان موفقیت آن یا وجود یا نبود اراده در ایران برای آسیب رسانی جدی، چه تاثیری بر نگاه کشورهای منطقه بخصوص رقبای عربی ایران درباره توانمندی نظامی ایران داشته است؟

 

درباره حمله جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل و پیامدهای آن در رابطه با همسایگان دو جنبه در کوتاه مدت مهم است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ جنبه نخست به پیامی بازمی گردد که در این حمله برای کشورهای همسایه مشخصا کشورهای عربی خلیج فارس که در مسیر عادی سازی روابط با اسرائیل بوده و هستند و جمهوری آذربایجان مستتر بود .

هرچند که هدف اصلی این اقدام بازترسیم قواعد درگیری با اسرائیل ، احیای بازدارندگی و جلوگیری از اقدام های مشابه و البته هشدار به آمریکا اعلام شد، اما به نظر من در شکل و گسترده ای که حمله طراحی و اجرا شده پیامی به کشورهای همسایه هم مستتر بود. پیامی با این محتوا که وقتی بحث امنیت ایران مطرح باشد و بخصوص وقتی که موضوع اسرائیل به میان آید، احتمال هر اقدامی از سوی ایران وجود دارد.  

به نظر من این چیزی بود که حتی ما از کانال های رسمی و از طریق مقام های رسمی ایران هم کم و بیش شنیدیم. برخی مقام های نظامی به امارات متحده عربی درباره اینکه پایگاهی در اختیار اسرائیل قرار دهد هشدار دادند. از سوی دیگر با وجود این روند بهبود روابط ایران با کشورهای عربی در جریان است، اما باز هم برخی مقام ها در ایران از احتمال هدف قراردادن پایگاه های آمریکا در این کشور سخن گفتند.

پیام صریح مستتر این بود که اگر پای امنیت سخت ایران وسط باشد همه ملاحظه هایی که حتی سیاست خارجی ایران در یک تا دو سال اخیر را شکل و سوق داده و به بهبود روابط با همسایگان  در قالب سیاست همسایگی خوب منتهی شده قابل کنارگذاشته شدن است و ایران به سمت پاسخ خواهد رفت.

این در واقع نشان دهنده بالا رفتن ادراک تهدید در تصمیم گیران امنیتی و سیاست خارجی ایران است، مبنی بر اینکه در یک فضای متشنج منطقه ای ناشی از جنگ غزه، اولویت های سیاست خارجی تغییر کرده و به واسطه امکان کشیده شدن کشور به سمت جنگ ، تامین امنیت باید در اولویت قرار بگیرد و سایر موارد را تحت الشعاع قرار دهد .

جنبه دوم مسئله تلاشی بود که همزمان برای اطمینان خاطر دادن به کشورهای عربی همسایه  مبنی بر اینکه حداقل در این مرحله هدف آنها نیستند از سوی ایران انجام شد. ایران تلاش کرد این پیام را به همسایگان بخصوص عربی برساند که این کشور تا زمانی که امنیت آن از سوی این کشورها تهدید نشود، پای آنها را به منازعه نخواهد کشید.

گفته می شود که ایران از 72 ساعت قبل به کشورهای همسایه نحوه پاسخ خود به اسرائیل را اطلاع داده است. هرچند که ایالات متحده می گوید از حمله مطلع نبوده، اما گزارش های رسیده تایید می کند که کشورهای عربی چنین هشداری را دریافت کرده اند. این اطلاع رسانی به کشورهای عربی منطقه و انتقال این پیام از سوی آنها به ایالات متحده  نشانه هایی از این است که ایران با وجود همه ملاحظه ها درباره ضرورت تامین امنیت خود باز هم تلاش کرده که چنین اطمینان خاطری را به کشورهای عربی بدهد

 

فکر می کنید کدام یک از این دو پیام هشدار یا اطمینان بخشی در پایتخت کشورهای منطقه بیشتر احساس شده است؟

 

برآیند این سوال است که در آینده نزدیک و دور  تعیین کننده خطوط اصلی رویکرد این کشورها به ایران و اسرائیل خواهد بود. به نظر من پاسخ آنها هم ترکیبی از دو رویکرد موازنه و مفاهمه با ایران خواهد بود.  پیام تهدیدی که از جانب ایران ارسال می شود طبیعتا انها را به سمت موازنه بخشی سوق می دهد.

 

شکل دادن به یک ائتلاف امنیتی و نظامی با اسرائیل می تواند بخشی از این تلاش برای موازنه بخشی باشد؟

نه، اتفاقا. این موازنه بخشی لزوما به معنای شکل دادن به ائتلاف امنیتی و نظامی با اسرائیل نیست. به این معنا است که آنها تلاش خواهند کرد تا در روابط خود با کشورهای دیگر و ایالات متحده حداکثر تضمین های لازم را برای امنیت خود دریافت کنند. از سوی دیگر جنبه دوم رویکرد ایران که اطمینان خاطر دادن به آنها است  می تواند آنها را امیدوار نگاه دارد که هنوز کانال برای ارتباط و مفاهمه با ایران بسته نیست.

بنابراین، آنچه که رخ داد سرآغار روندی خواهد بود که در آن رویکرد ایران و کشورهای عربی نسبت به هم،  ترکیبی از موازنه و مفاهمه خواهد بود. موازنه در بحث ایران بیشتر در قالب نگاه داشتن شمشمیر داموکلس بالای سر این کشورها  به شکل تهدید امنیتی معتبر است. این موازنه در مورد کشورهای عربی همان ادامه مسیر همکاری های امنیتی و نظامی بخصوص با ایالات متحده ولی در عین حال رها نکردن مسیری  است که با اسرائیل آغاز کرده اند.

 

 

ما قبل از این تحولات هم شاهد بودیم که در طول سالیان گذشته این کشورها همواره توسعه برنامه موشکی ایران را یکی از دغدغه های امنیتی خود معرفی می کردند و حتی به دنبال برجام منطقه ای برای رفع این نگرانی بودند. فکر می کنید ایران توانست این عملیات را به گونه ای مدیریت کند که نگرانی این کشورها را پررنگ نکند و یا برعکس اتفاقا بر میزان نگرانی ادعایی آنها افزود؟

این حمله باعث شد که برنامه موشکی و پهپادی ایران بیشتر از گذشته در مرکز توجه بین المللی قرار بگیرد. اکنون نیز نشانه هایی از آن را در قالب بحث درباره وضع تحریم های جدید غرب و اتحادیه اروپاعلیه برنامه پهپادی و موشکی ایران می بینیم. این کشورها به احتمال زیاد به طرق مختلف اعم از راه های دیپلماتیک و ابزارهای دیگر فشار برای محدود کردن این برنامه های ایران را بیشتر خواهند کرد.

زمانی که گزارش ها درباره استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین توسط روسیه افزایش یافت، به نوعی در کشورهای حوزه خلیج فارس یک حس رضایت ایجاد کرد، مبنی بر اینکه ما سالیان سال نسبت به برنامه های نظامی ایران هشدار دادیم اما کسی جدی نگرفت و الان همین برنامه به تهدیدی برای خود اروپا تبدیل شده است.

 

می توان پیش بینی کرد که در هرگونه مذاکره احتمالی میان ایران و غرب این مسئله توانمندی موشکی ایران و فعالیت های منطقه ای آن بیش از پیش به سوژه محوری طرف مقابل تبدیل شود؟

 

بله، من به صورت جدی معتقد هستم که هرچند الان هیچ مسیر روشنی را برای دیپلماسی بین ایران و غرب نمی بینم، اما با قاطعیت می توانم بگویم که طرف غربی در هر مسیری که در آینده برای بحث دیپلماتیک تعریف شود قطعا پیش از گذشته ضرورت پرداختن به برنامه های موشکی، پهپادی و منطقه ای ایران را هم لحاظ خواهد کرد.

به این دلیل که ابتدا حضور پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین به تهدید وجودی برای اروپا تبدیل شد و الان هم موضوع تشدید تنش ها با اسرائیل به خصوص در شرایطی که اروپا به دنبال یافتن راهی برای حل و فصل دیپلماتیک قضیه غزه است، در تضاد آشکاری با منافع اروپا قرار دارد.

 

در یک مقطع که کشورهای منطقه به دنبال انجام چنین مذاکراتی با ایران از سوی ایالات متحده بودند رابطه دوجانبه آنها با تهران در سطح بالایی از تنش بود. اکنون این تنش زدایی و عادی سازی رابطه انجام شده است. باز هم فرض می کنید آنها نیز مانند کشورهای غربی به دنبال مذاکراتی برای محدودسازی توان نظامی ایران باشند؟

شاید کشورهای منطقه برای حفظ آن جنبه دوم رویکرد خود در قبال ایران که بحث مفاهمه است به شکل آشکار و علنی به سمت چنین قضیه ای نروند ولی طبیعتا این موضوع جز مواردی است که آنها هم می خواهند در هر نوع توافقی با ایران لحاظ شود. نکته ای که وجود دارد این است که کشورهای عربی پس از ناامیدن شدن از اینکه غرب به دغدغه های آنها در قبال برنامه نظامی و منطقه ای ایران بپردازد به سمت همکاری با خود ایران رفتند .

یکی از مبانی اصلی رویکرد کشورهای عربی به بهبود روابط با ایران بر مبنای «عادی سازی به مثابه بازدارندگی» بوده است. برای کشورهای عربی این نگرانی قطعا پررنگ است و سعی خواهند کرد در قالب همان سیاست «عادی سازی به مثابه بازدارندگی» این دغدغه را با خود ایران مدیریت کنند، اما طبعا امیدوار هم هستند که این موضوع در قالب مذاکرات و رایزنی های گسترده تری میان ایران و غرب هم مدنظر قرار بگیرد.

 

فکر می کنید این تبادل حمله میان ایران و اسرائیل و به خصوص نمایش توانمندی موشکی ایران می تواند در فردای پس از جنگ غزه به سوژه ای برای افزایش همکاری های امنیتی کشورهای عربی بخصوص عربستان با امریکا(چه در قالب توافق امنیتی مطرح در چارچوب عادی سازی رابطه با اسرائیل چه در قالب جدیدی) تبدیل شود؟

 

حتی اگر این حمله و این نمایش گسترده پهپادی و موشکی ایران اتفاق نمی افتاد، باز هم کشورهای عربی در فردای جنگ غزه به سمت توسعه همکاری های امنیتی هرچند به صورت ضمنی با اسرائیل می رفتند.  اساسا از زمان آغاز جنگ در غزه نوع رویکرد و عملکردی که ایران و متحدان آن در محور مقاومت از خود نشان دادند ادراک تهدید را در میان کشورهای عربی تا حد قابل توجهی بالا برد.

یکی از استدلال هایی که طبیعتا در انسوی خلیج فارس مطرح می شد این است که اگر حماس به عنوان یک عضو کمتر قدرتمند محور مقاومت توانست چنین ضربه ای را به اسرائیل بزند و برای مدت طولانی در یک جنگ فرسایشی با اسرائیل دوام آورد پس سایر اعضای محور مقاومت در صورت وقوع درگیری منطقه ای از چه توانایی برخوردار هستند و چه دردسر بزرگی را برای این بازیگران به وجود خواهند آورد.

کما اینکه کشورهای مانند عربستان یا امارات از قبل با حوثی ها دست به گریبان بودند و حالا بیش از گذشته قابلیت های این شبکه و ضرورت اینکه به نحوی در مقابل آن اقدامی انجام دهند برای آنها مسجل شده است.

لذا من فکر می کنم که این می تواند به شکل های مختلفی بروز کند . من انتظار این را ندارم که در چشم انداز کوتاه مدت کشورهای عربی به سمت امضا یک معاهده امنیتی نظامی با آمریکا بروند که شامل اسرائیل هم باشد. آنها می دانند که چنین اقدامی به چرخه تشدید نگرانی ها، تهدیدها و طبیعتا واکنش طرف ایرانی منجر خواهدشد و ممکن است اثر معکوس داشته باشد.

چیزی که کشورهای عربی به دنبال آن هستند تضمین های امنیتی از امریکا در قبال عادی سازی رابطه با اسرائیل است . این کشورها هرچند مسیر دیپلماتیک را با ایران ادامه می دهند اما هنوز نسبت به عملکرد و موفقیت آن بخصوص در بلندمدت مطمئن نیستند و به همین دلیل نیاز به یک لایه تضمین اضافی دارند که به دنبال کسب آن از ایالات متحده هستند.

 

ما در جریان حمله ایران به اسرائیل شاهد بودیم که برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هرچند در حمله اسرائیل نقشی نداشتند اما در دفاع از اسرائیل متحد شدند. به عنوان نمونه وزیر خارجه آمریکا در سخنانی در جمع رهبران یهودی اعلام کرد که همراهی اردن و عربستان مهم بوده و می تواند سرمایه ای برای آینده باشد. معنای این همراهی کشورهای منطقه با امریکا و فرانسه در دفاع از اسرائیل انهم در میانه انتقادها از جنگ غزه را چه می دانید؟ صرفا تلاشی مقطعی بود برای مدیریت تنش یا نشانه ای معنادار برای ایران ؟

 

اصلی ترین هدف کشورهای منطقه از مشارکت در دفاع از اسرائیل، ممانعت از بروز جنگ بود. نکته ای که  چه ایران و اسرائیل  و چه کشورهای منطقه و بازیگران فرامنطقه ای شامل آمریکا و کشورهای اروپایی درباره آن توافق دارند، این است که تشدید درگیری بین ایران و اسرائیل قطعا به جنگ بزرگ منطقه ای منجر می شود که هیچکس از اثرات آن در امان نخواهد بود .

به نظرم باید این اقدام کشورهای عربی را در قالب دفاع از خود ببینیم و نه دفاع از اسرائیل . اگر که حمله ایران به خسارت گسترده ای منجر می شد که نیاز به پاسخ سنگین تر و گسترده تر را در طرف اسرائیلی برجسته می کرد ، آن زمان طبیعتا با ضریب اطمینان بالایی می توانستیم بگوئیم که به سمت جنگ حرکت می کنیم و آنها می خواستند از وقوع چنین سناریویی جلوگیری کنند.

بنابراین، به نظر من مشارکت کشورهایی چون عربستان و امارات که به صورت اشتراک گذاری اطلاعات و غیره بوده بیشتر با انگیزه ممانعت از گسترش جنگ صورت گرفته است. حتی این تفسیر درباره مشارکت آمریکا و کشورهای اروپایی هم قابل تعمیم است، چرا که مقام های امریکایی هم به این موضوع اشاره کرده بودند که برای دفاع در کنار اسرائیل هستند، اما اگر اسرائیل تصمیم بگیرد تنش ها را افزایش داده و وارد جنگ با ایران شود این حمایت تضمین شده نیست. لذا اینجا باید میان این دو موضوع تفکیک قائل شد.

 

درباره اردن چطور؟

 

 مسأله اردن متفاوت است . ملاحظه ای که پیشتر اشاره کردم اردن را هم شامل می شود، اما باید این نکته را در نظر داشت که اردن شرایط بسیار شکننده تری را نسبت به بسیاری از کشورها دارد. موقعیت جغرافیایی آن در همسایگی اسرائیل و سرزمین های فلسطینی، ترکیب جمعیتی فلسطینی های حاضر در اردن و تشدید ناآرامی ها در داخل اردن که تا حدی به اقدام های ایران و متحدان آن در محور مقاومت نسبت داده می شود، مسائلی هستند که در تصمیم گیری های اردن تاثیرگذار هستند.  من تصور می کنم که ایران هم تمایلی به وارد کردن خسارت گسترده به اسرائیل که منجر به آغاز جنگ شود، نداشت و بیشتر موضوع قدرت نمایی مطرح بود.

 

فکر می کنید نخستین رویارویی نظامی مستقیم ایران و اسرائیل از این به بعد ترس دو طرف برای تکرار آن را از بین برد و به زبان دیگر ریسک تکرار آن بالا رفته و یا تبعات آن که قرار گرفتن منطقه در آستانه جنگی تمام عیار خواهد بود دو کشور را دوباره به سمت جنگ در سایه ببرد؟

 

هنوز برای نظردادن درباره این موضوع با قاطعیت زود است. از طرف دیگر این دو گزاره ای که مطرح کردید لزوما ناقض هم نیستند. سناریوی محتمل تری وجود دارد و آن اینکه حداقل برای مدتی دو طرف به رویکرد قبلی یعنی جنگ در سایه بازگردند. اما به هرحال همانطور که اشاره کردید با توجه به اینکه این اتفاق یک بار رخ داده و آستانه منازعه میان دو طرف تغییر کرده احتمال تکرار این موضوع بیشتر از قبل وجود دارد.

یعنی ما در بهترین حالت شاهد یک جنگ سایه میان دو طرف خواهیم بود که در آن دو طرف گهگاهی از رفتن به زیر آفتاب هم ابایی نخواهند داشت. در چنین شرایطی می توان انتظار داشت که تنش ها از سطح کنترل هم خارج شود.

در مجموع بعد از این اقدام ها و حمله ایران و پاسخ اسرائیل در قالب حمله به اصفهان به نظر می رسد که این آستانه منازعه تغییر کرده و البته یکی از جنبه های اصلی این اقدام رفت و برگشتی این بود که دو طرف خطوط قرمز خود را ترسیم بکنند.

برای ایران همانطور که به صراحت اشاره شد، این مسأله مطرح بوده که جلوی انجام اقدام های مستقیم اسرائیل علیه ایران، مقام های ایرانی یا دارایی های ایران مانند حمله به کنسولگری گرفته شود. هدف اسرائیل از حمله به اصفهان هم این بود که نشان دهد خطوط قرمز را نمی پذیرد، اما همزمان به دنبال افزایش سطح مخاصمه از آستانه فعلی هم نیست.

بنابراین، فعلا به نظر می رسد دو طرف برای بازگشت به سایه توافق کردند اما احتمال تشدید دوباره تنش و درگیری وجود دارد

 

با وجود گذشت چندهفته از حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارتخانه ایران در دمشق یک سوال به یک سوال به سختی می توان پاسخ قاطعی داد: آیا اسرائیل واکنش ایران را پیش بینی کرده بود و این حمله را انجام داد؟ آیا هدف اسرائیل واقعا گسترش دامنه جنگ غزه بود و اگر بله چرا نقشه کشیده شده را ادامه نداد؟ نخواست یا تحت فشار برای متقف کردن آن قرار گرفت؟

 

من معتقد هستم که اقدام اسرائیل اشتباه محاسباتی بود . اسرائیل تمایلی برای کشاندن ایران به جنگ حداقل در شرایط فعلی نداشت. به هرحال هنوز بعد از شش ماه مسئله حماس همچنان در غزه برای اسرائیل حل نشده باقی مانده است، تنش ها با حزب الله هرچند به شکل کنترل نشده، اما تدریجی، بالارفته و احتمال جنگ تمام عیار با حزب الله افزایش پیدا کرده است. با وجود شکل گیری یک ائتلاف بین المللی علیه حوثی ها هنوز نشانه ای از مهار آن چالش وجود ندارد .

در چنین شرایطی ورود به یک جنگ مستقیم با ایران که کل این شبکه را به یک باره و با تمام قدرت علیه اسرائیل فعال می کرد در هیچ محاسبه استراتزیکی نمی گنجد. قطعا سیستم سیاسی در هیچ کجا از جمله اسرائیل یکپارچه نیست و تصمیم سازهای مختلف ممکن است اولویت های متفاوتی داشته باشند. ممکن است طیف تندروتری در اسرائیل خواهان درگیری مستقیم با ایران بوده باشند اما من فکر می کنم اقدامی که انجام شد در بحث حمله به کنسولگری ایران ناشی از اشتباه محاسباتی بود.

 سیاست به اصطلاح «صبر استراتژیک» که از جانب ایران به نمایش گذاشته شد، این باور را ایجاد کرده که به دلایل مشکلات داخلی و همینطور ملاحظه های خارجی و منطقه ای ایران تمایلی برای انجام اقدامی که ممکن باشد یک درگیری گسترده تر را شکل دهد ندارد و حداقل فعلا اسرائیل می تواند به بالابردن سطح درگیری با ایران ادامه دهد.  من فکر می کنم نکته اصلی اینجا بود . من این استدلالی که مطرح می شود که اسرائیل برای ایران دام گذاشت و سپس از طریق فشارهای بین المللی از انجام این اقدام پشیمان شد را نمی پذیرم.

دیگر خبرها

  • برگزاری نشست مشورتی مقامات ۶ کشور عربی درباره تحولات غزه
  • معاریو: برخی اعراب از اسرائیل خواسته‌اند حماس را نابود کند؛ اما این محال است
  • برگزاری محفل شعر ارادت رضوی در هویزه
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • راهپیمایی در کشورهای عربی و غربی در حمایت از غزه
  • نخست‌وزیر عراق: جامعه بین‌المللی جنگ غزه را متوقف کند
  • عکس| تصاویری از کنسرت خواننده عصر جدید در کشورهای عربی/خوانندگی احسان یاسین در تونس
  • حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان: ایران در حمله به اسرائیل به کشورهای منطقه هم هشدار داد، هم اطمینان خاطر/ تهران قواعد درگیری با تل آویو را بازتعریف کرد/ همسایگان عربی ایران به دنبال موازنه و مفاهمه با تهران خواهند بود/ توانمندی موشکی ایران
  • بالانسر ایران و اسرائیل